• در بعضی از فتاوی علما، دلیل غیرشرعی بودن اعمالی مثل قمهزنی را «وهن» بودن آن دانستهاند؛ آیا روایاتی داریم که به دلیل وهن بودنِ رفتاری در نظر بیگانگان، حکم شرعیِ آن، تغییر کرده باشد؟
ـ [بله؛] دو سه مورد را به عنوان نمونه عرض میکنم؛
راجع به وهن در اجرای حدود، دیات و قصاص و...، بحثی است راجع به اهل ذمّه. در بعضی روایات آمده که ما دو نوع «اهل کتاب» داریم؛ یک نوع اهل ذمّهاند؛ یعنی پذیرفته شدهاند که در کشور اسلامی زندگی کنند و یک قسم معاهد است؛ یعنی در کشورهای غیر اسلامیاند، ولی عهد دارند با ما. خوب حالا اگر مسلمانی یکی از آنها را کشت، آن مسئلهای که در روایات آمده که دیه اهل کتاب 800 درهم است، راجع به آنهاست؛ نه راجع به کسانی که در سایر کشورهای اسلامی زندگی میکنند. روایت داریم که اگر موجب وهن بعیدالعهدِ اسلام بشود، باید دیه کامل بدهید. یعنی اگر جوری بشود که آنها راجع به اسلام، بدبین بشوند و در نتیجه تبلیغات سوء بکنند، باید دیه کامل به او پرداخت گردد.
مثال دیگر اینکه همه علما گفتهاند و روایات زیادی هم وجود دارد، که اگر یک مسلمانی در مناطق کفرنشین، مستوجب اجرای حدود شد، میگویند: حدود را در مورد او اجرای نکنید؛ چون موجب وهن اسلام میشود.
پس با این حساب، وهنِ اسلام در نظر دیگران، یک جنبه اساسی و محوری دارد و این یک هشداری است... مواظب باشید که ما نباید فقط داخل خودمان را لحاظ کنیم؛ چون مسؤولیت پخش اسلام در سرتاسر جهان را داریم.
ما که مسلمانیم ممکن است به بعضی مطالب، این قدر خو گرفته باشیم که دیگر در نظر ما وهن نباشد؛ یا ممکن است به حکمتش واقف باشیم، اما آن کس که در خارج است، شاید به حکمت قضیه واقف نباشد و به نظرش موهن جلوه کند.
این مسئله که نباید کاری کرد که دین، اسلام، قرآن و ائمه(ع) در نظر دیگران موهون شوند، این اصل است.
این دو سه مورد که عرض کردم به عنوان نمونه بود والاّ روح فقه ما و روح اسلام، این مطلب را به طور «اصلِ مسلّم» مطرح کرده.
نکتهای که می خواهم عرض کنم این است که، حالا اگر یک نوع اقامه شعائر برای ما قابل تحمل است، اما برای جهانیان قابل تحمل نیست و آن را زشت ببینند، ما داعی نداریم که این را در ملأ عام انجام دهیم. (141)
• یعنی توجه به «نگاه پیروان دیگر ادیان به رفتار ما» در اسلام یک عنصر اصلی است؟
- اجازه دهید جواب این سوال را در قالب خاطرهای از حجت الاسلام قرائتی ببینیم: «در یکى از شهرها با وجود توصیههاى مبلغین بزرگوار مبنى بر پرهیز از قمه زنى، مردم به خاطر اعتقادات خود دست برنمىداشتند. به ما گفتند به آنجا برویم و آنها را از این کار باز داریم. ایام ماه محرم بود و چون اعلام کرده بودند فلانى مىآید و مردم ما را در تلویزیون دیده بودند، در مسجد جمع شدند. وقتى وارد شدم گفتند: آقاى قرائتى! آمدهاى براى قمه زنى بگویى؟ گفتم: شغل من چیست؟ گفتند: تو معلم قرآن هستى. گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟ گفتند: بله! قبولت داریم؛ ولى حرفی از قمه نزنى! فقط قرآن بگو! من روى تخته نوشتم:
{ بسم الله الرحمن الرحیم }
{ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیمٌ}(142)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! نگویید: «راعِنا»؛ بلکه بگویید: «اُنظُرنا»
«راعنا» را هم مىشود از ریشه «رَعَىَ» گرفت و هم از ریشه «رَعَنَ» . اگر از «رعى» گرفته شود به معناى «مراعات ما را بکن» است، ولى اگر از ریشه «رعن» گرفته شود، رعونت به معناى خر کردن است و «راعنا» یعنى «خرمان کن!»
وقتى که مسلمانان مىگفتند: «راعنا»، هدفشان مقدس بود و معناى «مراعاتمان کن» را اراده مىکردند، ولى یهودیها از این کلمه استفاده کرده و گفتند: مسلمانها به پیغمبرشان مىگویند: خرمان کن! در اینجا آیه نازل شد که:
{ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا}(143)
«اى کسانى که ایمان آوردهاید، «راعنا» نگویید بلکه «انظرنا» بگویید.»
یعنى کلمهاى را که دشمن از آن سوءاستفاده مىکند به کار نبرید. بعد از اینکه این آیه را تفسیر کردم، گفتم: شما که قمه مىزنید هدفتان مقدس است و به عشق امام حسین (ع) این کار را مىکنید. این کار امروز شما، مثل همان «راعنا» گفتنِ مسلمانان صدر اسلام است که دشمن از آن سوءاستفاده مىکرد و قرآن کریم با آیه مورد بحث به مسلمانان آن روز و امروز هشدار مىدهد که از هر کارى که دشمن از آن سوء استفاده مىکند پرهیز کنید. (144)
• اصلاً چه ضرورتی دارد که همه رفتارهای شیعیان، منطقی و بر اساس استدلال عقلی و دینی باشد؟
- علاقهمندان به اسلام واهلبیت(ع) باید توجه کنند که اسلام و قرآن، با استدلال و منطق همراه است. مکتب اهل بیت، با منطق و استدلال همراه است. اگر استدلال را از آن جداکردند و به جای استدلال، خدای نکرده چیزی را وارد کردند که از منطق دور است و جنبه خرافی دارد، این درست ضد استدلال عمل خواهد کرد. پس، یک ابزار اسلام برای گسترش و غلبه بر همه ادیان و جماعات و ملل و کشورها، عبارت از منطق است. (145)
• میشود معنی دقیق خرافه را مشخص کرد؟ چطور میتوانیم مصادیق آن را تشخیص دهیم؟
- آنچه که با کتاب و سنت متقن و معتبر ثابت شده، از دین است؛ چه حالا عقول بپسندند یا نپسندند. از این، حمایت و دفاع کنید.
آنچه که با دلیل معتبر ثابت نشده است و با مبانى و اصول دینى معارضه ندارد، دربارهى آن ساکت بمانید.
آنچه که با یکى از اصول دینى معارضه دارد و مدرک معتبرى ندارد، ردّش کنید؛ این مىشود خرافه، و معیار خرافه این است. (146)
• خوب! ممکن است کسی بگوید: ابراز احساسات نسبت به امام حسین(ع) و عزاداری در غم آن حضرت، روشهای مختلفی دارد؛ یک روش هم قمهزنی است...
-در خصوص عزاداری و مجالسی که به نام امام حسین(ع) برپا میشود، ما و هیچیک از دینداران نمیگوییم در این مراسم، هر کسی هر کاری میکند خوب است. چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان بسیاری این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کردهاند. (147)
عدّهاى قمه به دست بگیرند و به سر خودشان بزنند و خون بریزند! این کار را مىکنند که چه بشود؟! کجاى این حرکت، عزادارى است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعى نشانهى عزادارى است. شما بارها دیدهاید، کسانى که مصیبتى برایشان پیش مىآید، بر سر و سینه خود مىکوبند. این نشانهى عزادارىِ معمولى است. اما شما تابهحال کجا دیدهاید که فردى به خاطر رویکرد مصیبتِ عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بکوبد و از سرِ خود خون جارى کند؟! کجاى این کار، عزادارى است؟! (148)
قمه زدن، سنّتى جعلى است. از امورى است که مربوط به دین نیست و بلاشک، خدا هم از انجام آن راضى نیست. (149)
• اگر موضوع تا این حد مهم است، چرا برخی علمای قدیم با آن برخورد نمیکردند؟
- علماى سلف دستشان بسته بود و نمىتوانستند بگویند «این کار، غلط و خلاف است.» (150)
در زمان آیت الله بروجردی، در همین قم ایشان برخی از این شعائری که به عنوان عزاداری در قم انجام میشود را استنکار کرد. (151)آن وقت تمام رؤسای اینها (هیأتهایی که به اینکارها اقدام میکردند) رفتند خدمت آقای بروجردی و گفتند: ما در این دهه مقلّد شما نیستیم. من میگویم اگر اینها همه، با این کارهایشان، معنای حرفهایشان و لوازم آن و تالی فاسد (152)آن را فهمیده بودند، مصداق «الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ» (153)میشدند. من اگر جای آقای بروجردی بودم، شدیداً آنها را طرد میکردم.
چطور جرأت میکنند به یک مجتهد جامعالشرایط اینگونه بیاحترامی کنند؟ که در واقع بیاحترامی به امام معصوم محسوب میشود.
مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی نهیکردند مردم را از این کارها. میدانید چه کار کردند؟ نجفیها رفتند همین مشعلهایشان را پشت در خانه آقای سیّد ابوالحسن اصفهانی خالی کردند! که در نتیج آن، آقا سیّد ابوالحسن قهر کرد و آمد کربلا؛ در کوچ شیر و فضّه آنجا کربلاییها برای آقا خانه گرفتند و محافظ گذاشته بودند که نجفیها او را نزنند!
حالا ما این عوام را تصویب بکنیم؟! (154) این عوامی که بر مجتهدین وقت ـ که به عنوان رئیس مذهب شیعه مطرح هستند ـ اینگونه طغیان میکنند. آقای بروجردی رئیس مذهب بود؛ آقا سیّد ابوالحسن رئیس مذهب بود. آیا شما با امام صادق (ع)، همین کار را میکنید؟ خوب اگر این کار را با امام صادق (ع) بکنند، همهشان کافر میشوند؛ آقای بروجردی یَنطِقُ عَلی لِسانِ صادق (ع)؛ (155) آقا سیّد ابوالحسن یَنطِقُ عَلی لِسانِ باقر (ع). ای شیعهای که میگویی من دوست امام حسینم! چطور تو اهانت میکنی به این سیّد؟! اینها برای ما درد است. (156)
• پس چرا بعضی از علمای قدیم حتی حکم به جواز قمهزنی دادهاند؟
- آنچه از قول مراجع سلف(رحمهاللَّهعلیهم) نقل شده است، بیش از این نیست که اگر این کار ضرر معتنىبه (157) ندارد جایز است؟ آیا سبک کردن شیعه در افکار جهانیان، ضرر معتنىبه نیست؟ آیا مخدوش کردن محبّت و عشق شیعیان به خاندان مظلوم پیامبر(ص) و بخصوص شیفتگى بىحد و حصر آنان به سالار شهیدان(ع) را بد جلوه دادن، ضرر نیست؟ کدام ضرر از این بالاتر است؟ (158)
اگر قمه زدن، به صورت عملى انفرادى در خانههاى در بسته انجام مىگرفت، ضررى که ملاک حرمت است، فقط ضرر جسمى بود، ولى وقتى این کار «على رؤوس الاشهاد» (159)و در مقابل دوربینها و چشمهاى دشمنان و بیگانگان بلکه در مقابل چشم جوانان خودمان انجام مىگیرد، آن وقت دیگر ضررى که باید معیار حرمت باشد فقط ضرر جسمى و فردى نیست، بلکه مضرات بزرگ تبلیغى که با آبروى اسلام و شیعه سروکار دارد نیز باید مورد توجّه باشد. (160) امروز این ضرر، بسیار بزرگ و شکننده است و لذا قمه زدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است. (161)
یک وقت بود در گوشه و کنار، چند نفر دور هم جمع مىشدند و دور از انظار عمومى مبادرت به قمهزنى مىکردند و کارشان، تظاهر ـ به این معنا که امروز هست ـ نبود. کسى هم به خوب و بدِ عملشان کار نداشت؛ چرا که در دایرهى محدودى انجام مىشد. اما یک وقت بناست که چند هزار نفر، ناگهان در خیابانى از خیابانهاى تهران یا قم یا شهرهاى آذربایجان و یا شهرهاى خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشیر بر سر خودشان ضربه وارد کنند؛ این کار، قطعاً خلاف است. امام حسین(ع)، به این معنا راضى نیست. من نمىدانم کدام سلیقههایى و از کجا این بدعتهاى عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامى و جامعهى انقلابى ما مىکنند؟! (162)
• یعنی میگویید آنهایی که در گذشته حکم به جواز قمهزنی دادهاند، دچار اشتباه شدهاند؟!
- میگویند مراجع تقلید گفتهاند قمهزدن جایز است... مراجع قدیم اجازه دادند، ولی شما میدانید تلویزیون اروپا دوازده بار قمه زدن ایرانیها را نشان داده و بعد یک دکتر روانشناس آنجا نشسته، گفته: شیعهها یک مَرَضی دارند نظیر خودکشی؛ خودشان را آزار میدهند. شیعهها یک مرض روانی دارند به نام خودآزاری؛ و اروپا به شیعه خندیده!
شما باید اینطور سؤال کنید: «ای مراجع تقلید! اجازه میدهید جوری عزاداری کنیم که اروپا به شیعه بخندد؟!» هیچ مرجعی اجازه نمیدهد. سؤال شما اشتباه بودهاست؛ سؤال کردهاید: اجازه میدهید در عزای امام حسین(ع) چند قطره خون بریزد؟ گفتهاند: جایز است.
شما بگویید: اجازه میدهید جوری عزاداری کنیم که اروپا به شیعه بخندد؟ هیچ مرجعی اجازه چنین کاری را نمیدهد. (163)
درست است که جمعی از بزرگان فقهای پیشین (قدّس الله اسرارهم) اجازه بعضی از این امور را در عصر خود ـ به دلایل خاصّی ـ دادهاند، ولی آنها هم اگر در عصر ما و شرایط زمانمان بودند بهیقین طور دیگری فتوا میدادند. (164)
درباره نقش «تغییر شرایط زمان و مکان» در «تغییر حکم مسائل شرعی» (165) دیدگاه حضرت امام(ره) جالب توجه است؛
زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مسئلهای که در قدیم دارای حکمی بوده است، به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام، ممکن است حکم جدیدی پیدا کند؛ بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، همان موضوع اوّل که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعاً موضوع جدیدی شده است، که قهراً حکم جدیدی میطلبد. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد...» (166)
• بعضیها در جواب این مطلب – که باید به برداشت بیگانگان نسبت به اعمالمان توجّه کنیم ـ میگویند: «اگر بخواهیم به حرف آنها توجه کنیم، آنها بعضی از واجبات دینی ما را هم مسخره میکنند؛ پس باید واجبات را هم کنار بگذاریم؟!»
- نکتهای که در این سوال مورد غفلت واقع شده، این است که، هیچ یک از انبیا برای عمل به عادات و آداب ابداعی خود مورد استهزا قرار نگرفته است! انبیا به جهت تبلیغ دین و احکام الهی به مردم، ازسوی کافران و ستمگران مورد تمسخر قرار میگرفتند، در حالی که ما به جهت عادات و رسوم ابداعی خود مورد استهزا هستیم.
اگر دشمن ما را به جهت عقاید و اعمال دینیمان مسخره کند، در برابر او میایستیم و کمترین توجهی نمیکنیم؛ اما رفتارهایی همچون قمهزنی در هیچ یک از روایات ما تایید نشده است؛ بلکه رسم و عادتی است که توسط خود مردم ابداع شده است، از این رو نمیتوان آن را از دین دانست. اگر دشمن، ما را برای گریهکردن بر سالار شهیدان مسخره کند، توجه نمیکنیم؛ زیرا اصل عزاداری و گریه برای امام حسین(ع) از دین است و در متنِ دین، به آنها توصیه شده است.
ما از ریشخند دشمن نمیترسیم، از بدنمایاندن اسلام به ملتها بیمناکیم؛ ما از آن می¬ترسیم که پافشاری ما بر برخی از اعمال بیریشه وابداعی، بهانه به دست دشمنان دهد وآنها با استفاده از آن، ملتهایی را که تشنه اسلام هستند، از آن بیزار کنند. (167)
رهبر معظم انقلاب نیز به همین نکته اشاره کردهاند:
اگر قمهزنی اشکال هم نداشته باشد و حرام هم نباشد، واجب که نیست! ... [این رفتارها] در دنیای امروز، در فرهنگ رایج جهانی امروز، در عقلانیاتی که امروز در داخل خانههای ما و بین جوانان و دختران و پسران ما رایج است، عکسالعمل نامناسب ایجاد خواهد کرد. اینها از بیّنات شرع نیست که ما بگوییم چه دنیا بپسندد، چه نپسندد، ما باید اینها را بگوییم؛ حداقل اینها «مشکوکٌ فیه» (168) است. (169)
• حالا یک گروهی از شیعیان هم چنین کارهایی را انجام دهند؛ مگر چه مشکلی پیش میآید؟
- نباید کارى کنیم که آحاد جامعهى اسلامىِ برتر، یعنى جامعهى محبِّ اهلبیت(ع) که به نام مقدس ولىِّ عصر(ارواحنافداه)، به نام حسینبنعلى(ع) و به نام امیرالمؤمنین(علیهالصّلاه والسّلام) مفتخرند، در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم، به عنوان یک گروه آدمهاى خرافىِ بىمنطق معرفى شوند. (170)
مىبینم که چگونه اخلاص و محبّت مردم به سالار شهیدان حضرت اباعبداللَّهالحسین(ع) مورد جفا در قضاوتهاى جهانى واقع مىشود، چگونه درک روشنبینانهى آنان در اعتقاد به مقام والاى اهل بیت(ع)، به خاطر بعضى اعمال جاهلانه، حمل بر امورى مىشود که از ساحت شیعه و ائمهى بزرگوارشان بسى دور است؛ مىبینم که چگونه عزادارى بر جگرگوشگان زهراى اطهر(ع) مورد تبلیغ سوء دشمنان متعصّب و تبلیغاتچىهاى شیطان استعمار قرار مىگیرد. مىبینم که بعض اعمالى که هیچ ریشهى دینى هم ندارد، بهانه به دست دشمن مغرض مىدهد که بدان وسیله هم اسلام و هم تشیّع را ـ العیاذباللَّه ـ به عنوان آئین خرافه معرفى کنند... (171)
شیعهى محبّ و مخلصى که در روز عاشورا با قمه سر و روى خود و حتى کودکان خردسال خود را خونین مىکند، آیا راضى است که با این عمل خود در روزگارى که هزاران چشم عیبجو و هزاران زبان بدگو، در پى بد معرّفى کردن اسلام و تشیع است، عمل او را مستمسک دشمنى خود قرار بدهد؟ آیا راضى است که با تظاهر به این عمل، خون دهها هزار جوان بسیجىصفتِ عاشق را که براى آبرو دادن به اسلام و تشیّع و نظام جمهورى اسلامى بر زمین ریخته شده است، ضایع سازد؟ (172)
معنای سفینه النجاه و مصباح الهدی این است که ما عملی را که بلاشک شرعاً محل اشکال است و به عنوان ثانوی هم حرام مسلّم و بیّن است، (173) انجام دهیم؟! (174)
• درست است که از حضرت امام مخالفتهایی با این رفتارها نقل شده است؛ اما چرا ایشان به صورت جدّی با آن مقابله نکردند؟
اگر به گونهاى که طىّ چهار، پنج سال اخیرِ بعد از جنگ، قمه زدن را ترویج کردند و هنوز هم مىکنند، در زمان حیات مبارک امام(رضواناللَّهعلیه) ترویج مىکردند، قطعاً ایشان در مقابل این قضیه مىایستادند. (175)
• اگر بخواهیم با رفتارهایی مثل قمهزنی مخالفت کنیم، ما را متهم میکنند به اینکه با عزاداری امام حسین(ع) مخالفیم!
نه خیر! این مخالفت با عزاداری نیست؛ بلکه مخالفت با «ضایع کردنِ عزاداری» امام حسین(ع) است. (176)
• به نظر میرسد رواج اینگونه رفتارها در عزاداری امام حسین(ع) عادی نیست؛ زمینه گسترش آن در جامعه چیست؟
برخى کارها در ارتباط با مراسم عزادارى ماه محرّم دیده شده است که دستهایى به غلط، آن را در جامعه ما ترویج کردهاند. کارهایى را باب مىکنند و رواج مىدهند که هر کس ناظرِ آن باشد، برایش سؤال به وجود مىآید. به عنوان مثال، در قدیمالایام بین طبقهى عوامالنّاس معمول بود که در روزهاى عزادارى، به بدن خودشان قفل مىزدند! البته، پس از مدتى، بزرگان و علما آن را منع کردند و این رسمِ غلط برافتاد... قمه زدن نیز همینطور است. (177)
شهید مطهری نیز گسترش این رفتارها را معلول روحیه مردم میداند؛ ایشان در این رابطه میگوید:
قمهزنی و بلند کردن طبل وشیپور از ارتدوکسهای قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید. (178)
-------------------
پاورقی ها و استنادات این بخش:
141 . مصاحبه با آیت الله محمد هادی معرفت، عاشورا، عزاداری، تحریفات، ص 528
142. بقره، آیه 104
143. بقره، آیه 104
144حجت الاسلام محسن قرائتی، مجله مبلغان، شماره 39
145 . سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی، فروردین 1376،در حرم رضوی، مشهد مقدس.
.146 بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با روحانیون سمنان17/08/1385
147. امام خمینی(رضوان الله علیه)، کشف الاسرار، ص173
148. بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانهى ماه محرم17/03/1373
149. همان
150. همان
151 . منکر شرعی بودن آن شدند.
152. تبعات منفی؛ نتایج غلط
153 . عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَه قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع...قَالَ انْظُرُوا إِلَى مَنْ کَانَ مِنْکُمْ قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا فَارْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً فَإِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ یَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا بِحُکْمِ اللَّهِ قَدِ اسْتَخَفَّ وَ عَلَیْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّه. (الکافی، ج 7، ص 412)
امام صادق علیه السلام فرمود: نظر کنید بشخصى از خود شما که حدیث ما را روایت کند و در حلال و حرام ما نظر افکند و احکام ما را بفهمد، بهحکم او راضى شوید؛ همانا من او را حاکم بر شما قرار دادم؛ اگر طبق دستور ما حکم داد و یکى از آنها از او نپذیرفت، همانا حکم خدا را سبک شمرده و ما [اهل بیت] را رد کرده است. و آنکه ما را رد کند، خدا را رد کرده و این در مرز شرک بهخدا است.
.154 عملشان را صواب و درست بشماریم؟
155. بر اساس مبانی و منطق امام صادق(علیه السلام) سخن میگویند.
156 . عاشورا، عزاداری، تحریفات، ص 528 ؛ مصاحبه با آیت الله محمد هادی معرفت
157. قابل اعتنا
158. پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامهى امام جمعهى اردبیل حجتالاسلام والمسلمین آقاى مروج 27/03/1373
159. در انظار بینندگان
160. تا کنون در شبکه های تلویزیونی و رسانه های ضد اسلامی در جهان، با نمایش صحنه های قمهزنی که در برخی از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عراق، انجام می شود، فیلمهای بسیاری را بر علیه اسلام و مسلمین تولید کرده اند که در آنها چهرهای خشن و زشت از اسلام معرفی شده است. نظیر فیلم «شمشیر اسلام» که توسط شبکه تلویزیونی بی.بی.سی تهیه شده و یا فیلم «ترور شیعی» که از تلویزیون آمریکا پخش شد و در آن، شیعیان به گونهای معرفی شده بودند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمی کنند و در پایان نیز صحنه های از قمهزنی در روز عاشورا پخش گردید. (کیهان عربی، 6/1/1415، شماره 3113)
161. پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامهى امام جمعهى اردبیل حجتالاسلام والمسلمین آقاى مروج 27/03/1373
162. بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانهى ماه محرم17/03/1373
163 . بخشی از سخنرانی حجت الاسلام قرائتی در تفسیر سوره فلق
.164 متن جوابیه آیت الله العظمی مکارم شیرازی به سؤالات مختلف مردم دربار وظایف مسلمانان در ایّام عاشورا و مراسم عزاداری حسینی علیه السلام (بنگرید به: محمد تقی اکبر نژاد، از شور تا شعور حسینی، ص383)
.165 تغییر حکم مسائل شرعی بخاطر تغییر شرایط زمان و مکان، در زمان ائمه(علیهم السلام) نیز نمونههای بسیار دارد؛ به عنوان نمونه میتوان به برداشته شدن وجوب خضاب کردن در زمان آن حضرت اشاره کرد؛
به متن روایت آن – که علاوه بر نهج البلاغه در وسائل الشیعه نیز آمده ـ توجه کنید:
سُئِلَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ ص غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ فَقَالَ (علیه السلام) إِنَّمَا قَالَ ص ذَلِکَ وَ الدِّینُ قُلٌّ فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ؛ از آن حضرت پرسیدند از قول پیغمبر (صلی الله علیه و آله) که موى سپید را دگرگون کنید(خضاب کنید) و مانند یهود نباشید! فرمود: همانا گفته آن حضرت در زمانى بود که اهل دین کمشمار بودند و اما اکنون بسیارند و دین پا بر جا شده و هر کس اختیار دارد که خضاب کند یا ترککند. (وسایل الشیعه، ج 2، ص 87)
166 . منشور روحانیت، پیام حضرت امام به علما و حوزههای روحانیت؛ صحیفه نور، ج 21، ص 98
167. محمد تقی اکبر نژاد، فصلنامه تخصصی فقه اهل بیت علیهم السلام، نشر دائره المعارف فقه اسلامی بر طبق مذهب اهل بیت علیهم السلام قم، شماره های 48 و 50، زمستان 1385 و بهار1386، با اندکی تغییر
168. آنچه در آن تردید وجود دارد
169. بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع نمایندگان مجلس خبرگان رهبری 27/12/83
170. همان
171. پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامهى امام جمعهى اردبیل حجتالاسلام والمسلمین آقاى مروج 27/03/1373
172. همان
173.گروهی پنداشتهاند، اعمالی مانند تیغ زنی و قمهزنی و خدش و لطم و... در عزاداری، اصالتاً حلال است و حکم اولیه آن حلیّت است و اگر بسیاری از مراجع و علما آن را تحریم کردهاند، صرفاً به جهت شرایط خاص سیاسی دنیای اسلام و تبلیغات منفی دشمنان است.
غافل از آنکه بهدلیل اطلاق روایات دال بر ممنوعیت اضرار، خدش، لطم، بدعت و دیگر عمومات فقهی در این بحث، حکم اولی آن حرمت است و صدور حکم جواز برای اینگونه اعمال به حکم ثانوی بوده، که در شرایط فعلی، به حکم اولیه ـ که حرمت است ـ برمیگردد. (بنگرید به: محمد تقی اکبرنژاد، از شور تا شعور حسینی، ص 306 ـ294)
174. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى17/06/1384
175 ـ بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانهى ماه محرم17/03/1373
176. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم قم 19/10/86
177. بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانهى ماه محرم17/03/1373
178. طبق گفته شهید مطهری، تیغ زنی، زنجیر زنی، حمل نشانه (صلیب)، زدن طبل و شیپور و ... اکنون نیز به همین شکل در منطقه لورد (Lourdes) سالیانه در سالروز تصلیب ادعایی مسیح، برگزار میشود. (بنگرید به: شهید مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی(علیه السلام)، ص 154)
همین مطلب را می توانید در این ادرس نیز ببینید: http://abarcooh.blogfa.com/post-27.aspx